شرکت‌ها برای کمک به توسعه هویت برند، افزایش فروش و به دست آوردن سهم بازار، استراتژی‌های بازاریابی را توسعه می‌دهند. رویکردهای استراتژیک شامل تأکید بر ابزارهای تبلیغاتی در دسترس متخصصان بازاریابی است و استفاده از چنین ابزارهایی بر عملکرد شرکت تأثیر دارد. تمرکز استراتژی بازار بر تأثیرات عناصر خاص و چگونگی تأثیر آنها بر موقعیت یک شرکت در بازار است. درک نحوه کار ابزارها و عناصر استراتژیک به کسب‌وکارها کمک می‌کند تا استراتژی‌های بازار را اجرا کنند که باعث افزایش سود می‌شود.

زمینه

از سال ۱۹۷۲، تحقیقات تأثیر سود حاصل از استراتژی بازار پایگاه داده‌ای از ۴۵۰ شرکت و ۳۰۰۰ واحد تجاری را با اطلاعات استراتژی بازار و عملکرد شرکت گردآوری کردند. پایگاه داده PIMS زمینه را برای مطالعات بعدی در مورد چگونگی تأثیر عناصر استراتژیک خاص بر سود شرکت فراهم کرد. بر اساس اطلاعات PIMS و داده‌های جدیدتر، شرکت‌ها می‌توانند با رویکردی متمرکز در استراتژی بازار خود، سودآوری را افزایش دهند.

تبلیغات

یکی از اهداف استراتژی بازار، ایجاد آگاهی از برند و ایجاد تصویری مثبت برای یک برند است. تبلیغات یکی از عناصر کلیدی استراتژی بازار است که به تحقق این هدف کمک می‌کند. شرکت‌هایی که تبلیغ می‌کنند، به‌ویژه در دوران رکود اقتصادی، از شرکت‌هایی که تبلیغات را کاهش می‌دهند، بهتر عمل می‌کنند. در کوتاه‌مدت، تبلیغات، فروش‌هایی ایجاد می‌کند که بر سود تأثیر می‌گذارد. در بلندمدت، آنها ارزش برند را ایجاد می‌کنند که امکان قیمت‌گذاری و سود بالاتر را فراهم می‌کند.

ترویج

تبلیغاتی که تخفیف یا مشوق ارائه می‌کنند تأثیر کمی متفاوت از تبلیغات معمولی دارند. در کوتاه‌مدت، تبلیغات باعث افزایش فروش و افزایش سودآوری می‌شود. بااین‌حال، در درازمدت، تخفیف‌ها به برند آسیب می‌زند. این بدان معناست که تبلیغات می‌تواند یک ابزار استراتژیک کوتاه‌مدت برای رسیدگی به مشکلات خاصی مانند موجودی‌های اضافی یا مسائل پایان خط باشد. در بلندمدت، تأثیر آنها بر سود خنثی یا احتمالاً منفی است.

خدمات مشتری

درحالی‌که خدمات مشتری مستقیماً یک عملکرد بازاریابی نیست، استراتژی‌های بازار می‌توانند بر توسعه خدمات مشتری برتر به‌عنوان یک مزیت رقابتی تمرکز کنند. عناصر گسترده خدمات مشتری عبارت‌اند از آگاهی، ارتباط، نگرش، دل‌بستگی و تجربه. تبلیغات بر برخی از این عناصر تأثیر می‌گذارد، اما نکته کلیدی، به حداکثر رساندن رضایت مشتری از طریق تمرکز بر مشتری در تمام جنبه‌های تجربه خرید و مالکیت است. یک استراتژی موفق منجر به حفظ مشتری بالا، کاهش هزینه‌های جذب مشتری و سود بیشتر می‌شود.

کیفیت

زیربنای دیگر عناصر استراتژی بازار کیفیت است. بدون یک محصول یا خدمات باکیفیت، حفظ سودآوری دشوار است. وقتی استراتژی بازار بر کیفیت تمرکز می‌کند، سهم بازار، بهره‌وری کارکنان و رضایت مشتری همگی افزایش می‌یابد. کیفیت در این معنا به معنای برآورده کردن و فراتر رفتن از انتظارات مشتری است. تبلیغات این انتظارات را تقویت می‌کند و دستیابی به سطوح بالای رضایت مشتری منابع کمتری را مصرف می‌کند. این پس‌انداز، همراه با افزایش حجم از سهم بازار بیشتر و بهره‌وری بهتر، منجر به سود بیشتر می‌شود.

انتهای مطلب/